تاریخچه سلامت روانی
در طی سالیان سلامت روان به عنوان دانشی مستقل قلمداد نمی شد و زیر مجموعه ای از فلسفه به شمار می آمد. در قرن های بعد، دانشمندان علوم شناختی و روانشناسی کم کم با مطالعه پدیده های این حوزه به نکاتی ارزشمند از سلامت ذهن و روان رسیدند. دانشمندانی مانند ویلهلم وونت و ویلیام جیمز به ترتیب با رویکرد ساختارگرایی و کارکردگرایی خود به پیشرفت روانشناسی به عنوان یک علم مستقل کمک کردند. با گذشت زمان دو روانشناس برجسته به نام های فروید و یونگ تبدیل به بزرگترین دانشمندان این حوزه شدند. بهداشت روان از گذشته های دور مورد توجه افراد تاثیرگذار جامعه بوده است. برای مثال بقراط 400 سال پیش از میلاد بر اهمیت سلامت روان تاکید بسیاری کرده است.
تاریخچه بهداشت روانی در جهان
میتوان شروع فعالیت مراکز علمی در حوزه بهداشت روان را به سال 1930 میلادی ربط داد. در آن سال ها پس از تشکیل اولین همایش بین المللی بهداشت روان، این حوزه تبدیل به زیر شاخه ای از علوم پزشکی شد و مراکز روانپزشکی زیادی در کشورهای مختلف تاسیس شد. در همایشی که در واشنگتن با حضور پنجاه کشور برگزار شد، مباحث مهمی همچون مشکلات روانی در کشورها، تاسیس مراکز کودکان دارای اختلال عقب ماندگی ذهنی و… مطرح گردید که خود موضوعات بسیار بنیادی و مهمی در راستای بهداشت روان در سطح جهان بود.
سومین همایش بین المللی بهداشت روان در سال 1948 در لندن برگزار و طی آن فدراسیون جهانی بهداشت روان تاسیس شد و به عضویت سازمان بهداشت جهانی و یونسکو درآمد. از آن پس هر ساله جلسات بین المللی و هر چهار سال یک بار همایش جهانی مرتبط با این حوزه برگزار شده است.
تاریخچه بهداشت روانی در ایران
روند تحولات بهداشت روان در ایران شامل چهار دوره تاریخی می باشد:
- ابتدا تا سال 1320: در این دوره وضعیت بهداشت روان بسیار نامساعد بود و کلیت بهداشت روان در چندین دارالمجانین در شهرهای بزرگ از جمله تهران، اصفهان، شیراز و… خلاصه می شد.
- سال 1320 تا 1350: اواخر دهه 1320 تا 1350 آغاز دوران فعالیت های تاثیرگذاری در این حوزه می باشد. برای مثال در سال 1336 رادیو ایران شروع به پخش برنامه هایی در زمینه بهداشت روان و روانشناسی کرد. همچنین در سال 1338 اداره بهداشت روانی تاسیس شد. در این دوره دانشگاه علوم پزشکی در ایران تاسیس شد و روانپزشکی هم به عنوان زیر شاخه این علوم شروع به فعالیت کرد، تاسیس مراکز روان پزشکی و بیمارستان های دانشگاهی و شروع آموزش های روان درمانی منجر به ارتقا و پیشرفت چشمگیر این حوزه در ایران شد.
- سال 1350 تا 1357: در سال 1350 با همکاری وزارت بهداشت و تامین اجتماعی گام هایی جهت ارتقا بهداشت روان جامعه برداشته شد. پژوهش های همه گیر شناسی و تاسیس مراکز جامع روان پزشکی در نقاط مختلف کشور جز گام های مهم و اساسی این همکاری بوده است. در نتیجه پس از انقلاب اسلامی ایران این برنامه های پژوهشی پس از ادغام با سازمان روان پزشکی تهران توسعه نیافتند.
- سال 1365: در این سال، یک تیم متخصص متشکل از چندین حوزه مختلف طرحی جامع تحت عنوان برنامه ملی بهداشت روان به دولت ارائه دادند و توسط دولت پذیرفته شد. این طرح باعث آغاز فعالیت های گسترده در عرصه بیماریابی و درمان اختلالات در نقاط مختلف کشور شد و دیگر بهداشت روان محدود به شهر های بزرگ ایران نبود. در سال 1394 (همگام با اجرای طرح تحول نظام سلامت)، کارشناسان سلامت روان نیز در مراکز خدمات جامع سلامت فعالیت خود را بر اساس برنامه های سلامت روانی و اجتماعی آغاز کردند.
سلامت روانی چیست؟
سلامت روان به معنای بهزیستی شناختی، رفتاری و عاطفی می باشد. بهزیستی به معنای زیستن در شرایط مطلوب می باشد یعنی فرد با شناسایی توانایی های خویش بتواند با مشکلات به نحوه موثری کنار آید، با خانواده و دوستان خویش ارتباط مفید و تاثیر گذار بر قرار کند و نقش اجتماعی اش را به خوبی ایفا کند. به طور کلی سلامت روان یعنی فرد توانایی لذت بردن از زندگی را داشته باشد و تعادل بین فعالیت های زندگی و تلاش برای دستیابی به تاب آوری روانشناختی ایجاد کند.
افراد گاهی اوقات از اصطلاح “سلامت روان” به معنای عدم وجود اختلال روانی استفاده می کنند. نداشتن سلامت روان مناسب به معنای داشتن اختلال روانی نیست، اگرچه این اصطلاحات اغلب به جای هم استفاده می شوند اما سلامت روان ضعیف و بیماری روانی یکسان نمی باشند. یک فرد می تواند سلامت روانی ضعیفی داشته باشد و اختلال روانی برای او تشخیص داده نشود و بالعکس فردی که به اختلال روانی مبتلا می باشد، می تواند دوره هایی از رفاه جسمی، روانی و اجتماعی را تجربه کند.
تعریف سلامت روانی بر اساس سازمان بهداشت جهانی WHO
از دیدگاه سازمان بهداشت روانی WHO: “سلامتی حالتی کامل از نظر جسمی، روحی و اجتماعی است و صرفاً عدم وجود بیماری یا ناتوانی است.” مفهوم مهم این تعریف این است که سلامت روان بیش از نبود اختلالات روانی یا ناتوانی است در نتیجه سلامت روان جز اساسی سلامتی انسان می باشد.
عوامل تاثیر گذار بر سلامت روانی
در طی زندگی عواملی وجود دارند که تاثیر بسزایی بر سلامت روان افراد می گذارند برخی از این عوامل عبارتند از:
- عوامل محیطی: عدم داشتن خواب کافی، تغذیه نامناسب، فرایند های عاطفی آسیب زا
- عوامل اجتماعی-فرهنگی: تبعیض نژادی، جنگ و جنایت، پیش داوری، مشکلات اقتصادی
- عوامل فیزیولوژیک: فعل و انفعالات شیمیایی در مغز، آسیب های مغزی
- ساختار خانوادگی ناسازگار: خانواده های بی کفایت، خانواده های از هم پاشیده، خانواده های ضد اجتماعی، آسیب های روانی اولیه
- الگوی بد خانوادگی: فقدان رابطه والد-کودک، طرد کردن فرزندان، فزون حمایت گری و محرومیت های عاطفی، خود مختاری بیش از حد کودکان، خواسته های غیر واقعی والدین، فقدان انضباط، کمبود ارتباط
علائم مختل کننده سلامت روانی
هیچ آزمایش فیزیکی یا اسکنی وجود ندارد که به طور قابل اعتماد نشان دهد فرد به بیماری روانی مبتلا شده است یا خیر. با این حال، افراد باید به دنبال علائم زیر به عنوان علائم احتمالی اختلال سلامت روان باشند:
- کناره گیری از دوستان، خانواده و همکاران
- اجتناب از فعالیت هایی که معمولاً از آن ها لذت می برند
- خواب به مدت خیلی زیاد یا کم
- خوردن زیاد یا خیلی کم
- احساس ناامیدی
- داشتن انرژی کم به طور مداوم
- استفاده از مواد تغییر دهنده خلق و خو از جمله: الکل و نیکوتین به طور مکرر
- نمایش احساسات منفی
- گیج بودن
- عدم توانایی در انجام کارهای روزمره مانند: رفتن به محل کار یا پختن یک وعده غذایی
- داشتن افکار یا خاطرات مداوم که مرتباً ظاهر می شوند
- داشتن افکاری برای آسیب رساندن به خود یا دیگران
- شنیدن صدا
- تجربه توهم
ارتقا سلامت روانی
برای ارتقای سلامت روان باید یک محیطی ایجاد شود تا بهزیستی روانشناختی افراد را بهبود بخشیده و حامی سلامت روان افراد باشد.
محیطی که به حقوق اساسی مدنی، سیاسی، اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی افراد احترام بگذارد و از آن ها محافظت کند. این محیط باید به آزادی های فرد احترام گذاشته و برنامه هایی را برای بهبود و ارتقای سلامت روان افراد در سیاست های اجرایی خود قرار دهند. ارتقای سلامت روانی باید به سیاست کار برنامه های دولتی و خصوصی نیز راه یابد. علاوه بر بخش بهداشت، مشارکت در بخش های آموزش و پرورش، کار، حمل و نقل، محیط زیست، مسکن و رفاه ضروری است.
نمونه روش های ارتقا سلامت روانی
- مداخلات اولیه کودکی: به عنوان مثال فراهم آوردن یک محیط پایدار که به سلامت و نیازهای غذایی کودکان حساس باشد، با محافظت در برابر تهدیدها، فرصت های یادگیری اولیه و تعاملاتی که پاسخگو باشند، از نظر عاطفی حمایت و رشد را تحریک کنند.
- حمایت از کودکان: به عنوان مثال برنامه های مهارت های زندگی، برنامه های رشد کودک و جوانان.
- توانمندسازی اقتصادی زنان: به عنوان مثال بهبود دسترسی به برنامه های آموزشی و اعتبارات خرد.
- حمایت اجتماعی از جمعیت سالمند: به عنوان مثال دوستانه بودن با طرح ها، انجمن ها و مراکز روزانه برای سالمندان
- برنامه هایی که برای افراد آسیب پذیر: از جمله اقلیت ها، افراد بومی، مهاجران و افراد آسیب دیده از درگیری ها و بلایا (به عنوان مثال مداخلات روانی – اجتماعی پس از بلایا) هدف قرار گرفته است.
- فعالیت های ترویجی بهداشت روان در مدارس: به عنوان مثال برنامه هایی شامل تغییرات اکولوژیکی حمایتی در مدارس.
- مداخلات بهداشت روان در محل کار: به عنوان مثال برنامه های پیشگیری از استرس.
- سیاست های مسکن: به عنوان مثال برنامه ریزی و بهبود تهیه مسکن افراد جامعه.
- برنامه های پیشگیری از خشونت: به عنوان مثال کاهش در دسترس بودن الکل و دسترسی به اسلحه.
درمان و دستیابی به سلامت روانی
روش های مختلفی برای مدیریت مشکلات بهداشت روان وجود دارد. درمان بسیار فردی است و آنچه برای یک فرد مفید است ممکن است برای شخص دیگری مفید نباشد.
برخی از استراتژی ها یا درمان ها در ترکیب با روش های دیگر موفقیت بیشتری دارند. فردی که با یک اختلال روانی مزمن زندگی می کند ممکن است در مراحل مختلف زندگی خود گزینه های مختلفی را انتخاب کند.
فرد نیاز به همکاری نزدیک با پزشکی دارد که می تواند به آن کمک کند نیازهای خود را شناسایی کرده و درمان مناسب را برای آن ها فراهم کند.
روان درمانی یا درمان های گفتاری سلامت روانی
روانشناسان و درمانگران این حوزه از روش های متنوعی برای درمان اختلال های روانی و همینطور دستیابی به سلامت روان بهره میگیرند این درمان ها عبارتند از:
- رفتار درمانی شناختی: در این نوع درمان فرد می کوشد به گونه ی دیگری فکر کند و به نوعی افکار جدیدی را جایگزین افکار گذشته ی خود کرده و برای مواجهه با مشکلات از آن ها استفاده کنند.
- مواجهه درمانی:در این نوع درمان به افراد آموزش داده می شود تا بر ترس های خود غلبه کنند و با آن ها روبرو شوند.
- رفتار درمانی دیالکتیکی: در این نوع درمان به افراد آموزش داده می شود تا در لحظه زندگی کنند و رفتار خود را با استفاده از راهبرد های اصلی این روش (ذهن آگاهی، تحمل پریشانی، اثر بخشی درون فردی و کنترل احساسات) تغییر دهند.
این درمان ها فقط مختصری از کار روانشناسان و رویکردشان می باشد و کمک می کند تا فرد ریشه بیماری روانی خود را درک کرده و شروع به کار بر روی الگو های سالم تر تفکر کند و خطر انزوا و آسیب به خود را کاهش می دهند.
دارودرمانی سلامت روانی
بسته به اختلالی که فرد به آن دچار است داروهایی مانند: داروهای ضد افسردگی، داروهای ضد روان پریشی و داروهای ضد اضطراب تجویز می شود.
اگرچه دارو ها نمی توانند اختلالات روانی را به طور کامل درمان کنند، اما برخی از این داروها می توانند علائم را بهبود بخشند و به فرد کمک کنند تا در حالی که روی سلامت روان خود کار می کند، تعامل اجتماعی و روال عادی خود را از سر بگیرد.
برخی از این داروها با افزایش جذب انتقال دهنده های عصبی مانند سروتونین از مغز که به هورمون شادی معروف است گستره وسیعی از اختلالات مختل کننده سلامت روان را تحت شعاع قرار می دهند.
افرادی که با مشکلات روحی مواجهه اند معمولاً برای دستیابی به تندرستی و سلامتی باید تغییراتی در سبک زندگی خویش ایجاد کنند.
این تغییرات در مواقعی شامل: کاهش مصرف الکل، خواب مناسب، ورزش مداوم و رژیم غذایی سالم و دارای تمام مواد مغذی می باشد. ممکن است نیاز باشد افراد کمی کار خود را سبک کنند و همین طور مشکلاتی که در روابط شخصی به سلامت روانشان آسیب می رساند را حل کنند.
افراد مبتلا به اختلال هایی مانند اضطراب یا افسردگی می توانند از تکنیک های آرام سازی که شامل تنفس عمیق، مراقبه و ذهن آگاهی می باشد، بهره مند شوند.
یکی از برترین روشهای درمان بیش فعالی، عدم تمرکز و افزایش توان ذهن و به دست آوردن حافظهای قوی که در نهایت موجب افزایش یادگیری می شود استفاده از خدمات نوروفیدبک است.
در مرکز مشاوره و آموزش آگاهانه با استفاده از برترین خدمات و نوین ترین ابزارها به وسیله ی آخرین متدهای علم پزشکی شما را در بالا بردن سطح عملکرد ذهن تان یاری میکنیم.
با ما تماس بگیرید
سلامت روانی یا بهداشت روانی چیست؟