معمولا پشت سر هر مدیر اجرایی، یک کمیتهی غیررسمی مشورتی وجود دارد که باعث و بانی موفقیتهای این افراد هستند. مربیان، همدانشگاهیها، شرکای زندگی و در مواردی، پدران، عضو این کمیتههای مشورتی هستند.
احتمالا پندهای پدرانه به تنهایی شما را ریچارد برانسون و بیل گیتس نمیکند؛ اما دوز به اندازهی نصیحتهای پدرانه، ضرری هم نخواهد داشت.
نصحیتهایی که صحبتش شد، اینها هستند؛
شاید فکر کنید «خوب بودن» نصیحت سطحی و پیشپاافتادهای است اما مدیرعامل اچپی (Hewlett-Packard) اینطور فکر نمیکند. مگ ویتمن میگوید این پند، یکی از مهمترین نصحیتهای عمرش بوده است.
ویتمن در مصاحبه با مجله فورچن (Fortune) میگوید: «هیچوقت زمانی که پدرم این حرف را به من زد فراموش نخواهم کرد.» او به خاطر میآورد که: «آن روز با کسی بدرفتاری کرده بودم. پدرم به من گفت: “بد بودن با هیچکسی در هیچزمانی، هیچ فایدهای ندارد. تو نمیدانی نفر بعدی که در زندگی با او ملاقات خواهی کرد، چه کسی است. ضمن اینکه تو با بد بودن نمیتوانی چیزی را تغییر بدهی. معمولا هم به هیچ جایی نمیرسی.”»
رییس شرکت مدیریت سرمایه BP یا همان BP Capital Management در ایالت اوکلاهاما دانشجو بود و مشغول یک جشن دانشجویی، که پدرش به محوطهی دانشگاه آمد و پیامی به او داد که زندگی وی را متحول کرد.
پدرش به او گفت: «احمقی که نقشهای برای خودش داشته باشد، همیشه میتواند از یک نابغه هم جلو بزند.» پدرش ادامه داد: «من و مادرت فکر میکنیم تو هم احمق هستی و هم هیچ نقشهای در سرت نیست. ما فکر میکنیم تو داری اینجا در شهر استیلواکر وقتت را تلف میکنی. تو به هیچ جا نمیرسی.»
پیکنز در لینکدین نوشته است که حق با پدرش بود: «باید اقرار کنم که آنجا خیلی کار مهمی انجام نمیدادم.» اما به فاصلهی یک ماه از آن ملاقات، همه چیز تغییر کرد. پیکنز راهی را انتخاب کرد و زمینهی کارش را تغییر داد. وی تاکید میکند: «آن جا بود که نقشهای برای خودم پیدا کردم و از آن زمان تا امروز همان نقشه را دارم.»
این روزها، بیل گیتس، مدیرعامل سابق مایکروسافت و پدر وکیلش، در قالب روسای مشترک بنیاد بیل و ملیندا گیتس به یکدیگر مشورت میدهند. اما قدیمها، این گیتس بزرگ بود که به پسرش پند و نصیحت میداد.
مهمترین درسی که بیل گیتس از پدرش آموخت چه بود؟ در کارها سرمایه گذاری کن؛ حتی اگر آن کارها را خوب بلد نیستی. بیل گیتس در مصاحبهای که با مجلهی فورچن داشته است، به یاد میآورد که هم پدر و هم مادرش «او را به انجام ورزشهای بسیار متفاوتی مثل شنا، فوتبال و فوتبال امریکایی تشویق میکردند.» بیل گیتس میگوید: «آن زمان فکر می کردم که انجام این ورزشها کار بیهودهای است، اما بعدتر معلوم شد که اینطور هم نیست. در واقع همین ورزش کردن من را در معرض موقعیتهای مختلف مدیریتی قرار داد. ورزش کردن باعث شد به جای چسبیدن به اموری که انجام دادنشان برایم راحت بود، بفهمم که در انجام دادن بسیاری کارها، خوب و کارآمد نیستم.»
پدر بیل گیتس هم موافق است که فشارهای آن زمان برای عضویت در تیم سافتبال، ظاهرا مفید بوده است. وی میگوید: «معلوم شد که در نهایت نصیحت خوبی بوده است.»
ریچارد برانسون، موسس و خالق گروه ویرجین در پستی در لینکدین نوشت، میگوید: «خانهای که من در آن بزرگ شدم، پر بود از فعالیتهای مختلف. مادرم مدام در حال طرحریزی فعالیتهای کارآفرینی جدید بود و من و خواهرانم به شدت مشغول اجرای آنها بودیم.»
در میان این هرج و مرج، پدر برانسون اما، لنگرگاه آرامش و ثبات و مسئول پشتیبانی از خانواده بود. وی مینویسد: «پدرم فرد ساکتی نبود. اما به اندازهی بقیهی ما حرف نمیزد. این حالت، باعث ایجاد یک تعادل معرکه در خانواده شده بود. ما میدانستیم هر اتفاقی که بیفتند، میتوانیم به او تکیه کنیم.»
یکی از بهترین و سادهترین پندهایی که از پدرم گرفتم این بود که گفت: «بیشتر از اینکه حرف بزنی، گوش کن. هیچکس با شنیدن حرفهای خودش چیزی یاد نگرفته است.»
اگر همه شرکت اپل را برای تعهدش به طراحی زیبا میشناسند، احتمالا فردی که باید مورد تشکر قرار گیرد، پاول جابز، پدرخواندهی استیو جابز است.
والتر ایزاکسون، زندگینامهنویس جابز، در مصاحبهاش با شبکهی CBS گفت: «پاول جابز یک مکانیک فوقالعاده بوده است. او به پسرش استیو یاد داده است که چطور چیزهای معرکه بسازد.»
«آنها روزی در حال ساختن یک حصار بودند. پاول به پسرش گفت: “تو باید پشت حصار را هم به همان خوبی جلوی آن درست کنی. هرچند که ممکن است هیچکس آنجا را نبیند، اما خودت که میبینی. درست کردن پشت حصار نشان میدهد که تو میتوانی وسائل را کامل و بینقص بسازی.”»
غول حوزهی سبک زندگی، میگوید که اگر نصیحت پدرش نمیبود، هیچوقت جرات خطر کردن پیدا نمیکرد. و همین خطر کردنها بوده که او را به موفقیتهای امروزش رسانده است.
او در پستی در لینکدین نوشت: «پدرم به من گفت با توجه به خصوصیات شخصیتی که تو داری، اگر ذهنت روی چیزی متمرکز باشد، هر کاری که انتخاب کنی را میتوانی انجام بدهی.» وی اضافه میکند که: «این نصیحت پدرم باعث شد که کمکم حس اعتمادبهنفس در من افزایش پیدا کند؛ و با اینکه گاهی عصبی و دستپاچه هم میشدم، اما توانستم بر آن غلبه کنم. و هر زمان که تصمیم به انجام کاری گرفتم، توانستم از پس آن بربیایم.»
محمد العریان که هماکنون مشاوره ارشد اقتصادی در شرکت آلیانز (Allianz) است، در پاریس بزرگ شده است. همان زمان بود که ارزش بیرون آمدن از حصار راحتیاش را از پدرش که بعدتر سفیر مصر در فرانسه شد، آموخت.
وی به مجلهی فورچن میگوید: «ما عادت داشتیم هر روز حداقل چهار روزنامه بخریم. از روزنامهی فیگارو که در زمرهی راستهای سیاسی قرار داشت تا اومانیته که روزنامهی حزب کمونیست بود.»
او ادامه میدهد: «به خاطر دارم روزی از پدرم پرسیدم، چرا ما به چهار روزنامهی مختلف نیاز داریم؟ و او پاسخ داد: “اگر دیدگاههای متفاوت دیگران را دنبال نکنی، نهایتا ذهنت بسته خواهد ماند و تو به زندانی یک تفکر خاص تبدیل خواهی شد که هیچگاه سوالی دربارهی آن نمیپرسد.”»
مدیرعامل و رییس شرکت چارلز شواب (Charles Schwab) به مجلهی فورچن میگوید که پند پدرانهای که زندگیاش را شکل بخشیده است، اتفاقا نصیحت سادهای است. پدرش به او گفته بود که: «اغلب چیزهای دنیا قابل خرید و فروش هستند؛ اما شهرت، اینطور نیست.»
وی توضیح میدهد که: «پدرم با همین چند کلمه پند پر حکمت، باعث ایجاد چهارچوبی در شخصیت من شد که نوع تعاملاتم با دیگران، نحوهی رفتار و شیوهی تصمیمگیریهایم که به فعالیتهای روزانهام شکل میداد را ایجاد کرده است.»
سوپراستار دنیای معاملات املاک، ضعف امور کارآفرینی را به واسطهی پدرش کشف کرد.
او در مجلهی Inc توضیح داده است که: «اگر رییس پدرم از او میخواست که مثلا فلان کار را انجام بدهد، ممکن بود که شغلش را ترک کند. این موضوع یک مسالهی تکراری بود. اگر قبل از ساعت ۵:۳۰ به خانه میآمد، ما میفهمیدیم که اخراج شده است. سپس چون مادرم مثل یک نظامی بود، خیلی زود، ساعت ۶ پای میز شام مینشستیم. سر میز پدرم به ما میگفت: “حدس بزنید چی شده بچهها؟” و ما همه با هم فریاد میزدیم که “اخراج شدی؟!” و اینطوری بهترین و هیجانانگیزترین شام ماه اتفاق میافتاد.»
او میگوید که این روحیه مسری بوده است و دلیل جایگاه فعلی وی نیز همین روحیه میباشد. «پدرم ما بچهها را با همین روحیهی نافرمانی تریبت کرده است. و شاید دلیل اینکه ما نمیتوانیم زیردست هیچکس کار کنیم، همین است.»
رییس و مدیرعامل شرکت پپسی (PepsiCo) از پدرش نصیحتی گرفت که شیوهی برخورد وی با دنیا را تغییر داده است. پدرش به او گفته بود: «هر کس، هر کاری انجام میدهد یا هر حرفی میزند، تو نیت او را مثبت فرض بگیر.»
ایندرا نویی در مصاحبهای که با مجلهی فورچن داشت، گفت: «این مساله در ظاهر تغییر کوچکی بود، اما نتایج آن گسترده و بزرگ است.» وی اضافه میکند که: «از میزان تفاوتی که این نوع نگاه، در طرز برخوردتان با آدمها و مشکلات زندگی ایجاد میکند، شگفتزده خواهید شد. زمانی که شما نیات افراد را منفی فرض میگیرد، عصبانی هستید. اگر عصبانیت را کنار بگذارید و نیات دیگران را مثبت فرض کنید، از تاثیر این کار شگفتزده خواهید شد.»
به جای اینکه گارد دفاعی در برابر دیگران داشته باشید، قادر خواهید بود به دیگران گوش دهید و از آن مهمتر، دیگران هم میتوانند به شما گوش کنند. «زمانی که نیات را مثبت فرض میگیرید، گمان می کنم اغلب اوقات، چنین چیزی اتفاق میافتد که دیگران میگویند: “آهای. یک لحظه دست نگه دار. شاید واکنش من به این فرد اشتباه بوده است. به نظر میآید که این شخص واقعا دارد تلاش میکند.”»
مارک کوبان، کارآفرین میلیاردر دنیای تکنولوژی، سرمایهگذار و مالک تیم بسکتبال دالاس ماوریکس (Dallas Mavericks) به خوبی میداند که خوشیهای بسیاری برای زندگی کردن هست. او این نکته را از پدرش آموخته است.
«پدر من ۸۷ ساله است و هر روز قویتر میشود. او مثل یک ماشین است.» در سال ۲۰۱۴، وی در جمعی به مخاطبانش گفت: «پدر من همیشه تکرار میکرد که: “امروز، جوانترین سنی است که در عمرت تجربه خواهی کرد. باید همینطور زندگی کنی. باید هر روز جوان زندگی کنی.”و این همان چیزیست که سعی در انجامش دارم.»
اگر به خاطر برنامهی همیشگی پدر سارا بلیکلی سر میز شام نمیبود، امکان داشت امروز اسپانکس(Spanx) یک شرکت چند میلیارد دلاری نباشد.
سارا بلیکلی در حین برنامهی آموزش کارآفرینی که در نیویورک برگزار میشد، رو به مخاطبانش گفت: «پدرم عادت داشت سر میز شام از من و برادرم بپرسد که این هفته چه شکستهایی خوردهایم.» وی ادامه داد: «به خاطر میآورم که از مدرسه به خانه برمیگشتم و به او میگفتم که “پدر، من میخواستم فلان کار را انجام بدهم ولی اصلا از پسش بر نیامدم.” پدرم با خوشحالی میگفت: “بزن قدش!” در واقع اگر آن هفته چیزی برای تعریف کردن نمیداشتم و در کاری شکست نخورده بودم، ناراحت میشد.»
همین طرز رفتار بود که به سارا بلیکلی جرات پذیرفتن ریسکهای بزرگتر را داد. وی توضیح میدهد که: «پدرم با این کار، این هدیه را به من داد که افکارم را در مورد شکستهایی که میخورم بازآموزی کنم. برای من، شکست یعنی زمانی که به اندازهی کافی تلاش نمیکنم.»
کنت چنالت (Kenneth Chenault) : تنها چیزی که قادر به کنترلش هستی، عملکرد خودت است.
مسائل بسیاری در این جهان وجود دارند که از کنترل ما خارج هستند. اما، اگر یک چیز باشد که مدیرعامل امریکن اکسپرس (American Express) از پدرش آموخته باشد، آن است که انرژی خودت را روی کارهایی که قدرت انجامشان را داری متمرکز کن.
وی خطاب به حضار در مدرسه تجارت مککامب دانشگاه آستین تگزاس تاکید میکند که: «اگر بنا دارید روی مسالهای تمرکز کنید، روی چیزی تمرکز کنید که قادر به کنترل و مدیریت آن هستید.» و یادآور میشود که: «تنها چیزی که میتوانید بر آن کنترل داشته باشید، عملکرد شماست.»
وی اشاره میکند که این نکته، باعث توانمندسازی روحیهی انسان میشود. و ادامه میدهد که: «چیزی که این نوع نگاه به یک شخص میگوید این است که تو هم میتوانی واقعا تغییر ایجاد کنی. تو به واسطهی عملکردت میتوانی واقعا باعث ایجاد تغییرات بشوی.»
مدیرعامل سابق مایکروسافت و مالک فعلی تیم بسکتبال لسآنجلس کلیپرز (Los Angeles Clippers) میگوید بهترین نصحیتی که در عمرش شنیده، از سوی پدرش بوده است.
استیو بالمر در مصاحبهای که در مدرسه تجارت آکسفورد داشت، تعریف می کرد که: «پدرم میگفت “اگر تصمیم داری کاری انجام بدهی، درست انجامش بده و اگر تصمیم داری هیچ کاری نکنی، هیچ کار نکن.” و به نظر من این کلید همهی مشکلات است.»
وی ادامه داد که: «به عبارت دیگر: “با همهی وجود کار کن. اگر کاری انجام میدهی، با همهی اعضا و همهی توانت انجام بده. با قلبت، با بدنت و با روحت.”»
یکی از برترین روشهای افزایش توان ذهن و به دست آوردن حافظهای قوی استفاده از خدمات نوروفیدبک است.
در مرکز مشاوره و آموزش آگاهانه با استفاده از برترین خدمات و نوین ترین ابزارهابه وسیله ی آخرین متدهای علم پزشکی شما در بالا بردن سطح عملکرد ذهن تان یاری میکنیم.
با ما تماس بگیرید
نوروفیدبک آگاهانه
مهمترین نصیحت انسان های موفق به فرزندانشان
منبع: تابناک با تو