عزتنفس به معنای چگونگی ارزیابی هر شخص از خودش است. نمیتوان گفت کودکان به هنگام تولد از عزتنفس بالا یا پایین برخوردار هستند بلکه عزتنفس به تدریج و طی تجربیات زندگی حاصل میشود. اگر تجربیات مثبت یک کودک بیش از تجربیات منفی او باشد به احتمال زیاد او از احساس عزتنفس بالاتری برخوردار خواهد شد.
بسیاری از کودکان خودشان را به صورت منفی ارزیابی میکنند و رفتارهایی که از خود بروز میدهند نیز مطابق با برداشت آنها از خویشتن است. به عبارت دیگر وقتی کودکان تلقی منفی از خود داشته باشند غالباًرفتار منفی بروز میدهند. کودکانی که عزتنفس پایینی دارند فکر میکنند دیگران هم نظرشان در مورد آنها مثل دید خود آنهاست و به همین خاطر رفتاری منفی نسبت به این افراد نشان میدهند. در نتیجه اگر والدین، عزتنفس پایین فرزندشان را مورد توجه قرار دهند و در جهت اصلاح و ارتقاء آن تلاش کنند، ممکن است مشکلات رفتاری فرزندشان نیز برطرف شود.
والدین نقش حیاتی در بالا بردن عزتنفس کودکان دارند. اگر چه وراثت نقش مهمی در شکلگیری شخصیت هر انسان دارد ولی نقش والدین هم بسیار مهم است. به طور کلیتر میتوان گفت شخصیت کودکان همان چیزی است که والدینشان از آنها ساختهاند و این مسئله به ویژه در مورد عزتنفس کودکان صدق میکند. والدین میتوانند در افزایش عزتنفس فرزندان خود تأثیر زیادی داشته باشند.
روشهای بالا بردن عزتنفس کودکان توسط والدین
- مهارتهای زندگی را به فرزندتان یاد بدهید
والدین میتوانند مهارتهای زندگی را به فرزندشان یاد بدهند تا آنها به موفقیت بیشتری دست یابند. اگر کودکان، به موفقیت دست یابند بازخوردهای مثبتتری را از دیگران دریافت میکنند و احساس خوبی نسبت به این افراد خواهند داشت بدین ترتیب حس بهتری نیز نسبت به خودشان پیدا خواهند کرد.
- بازخوردهای مثبت بدهید
آنچه که والدین میگویند و نحوهی بیان صحبتهایشان تأثیر بسیار زیادی در احساس درونی فرزند نسبت به خودش و عزتنفس وی دارد. در زمان کودکی، بچهها بازخوردهای مختلفی را (به ویژه از سوی والدینشان) دریافت میکنند. اگر میزان بازخوردهای منفی بیشتر باشد کودک هم، نظر منفی نسبت به خودش پیدا خواهد کرد. اگر میزان بازخوردهای مثبت بیشتر باشد به مرور زمان، کودک نظر مثبتی نسبت به خود پیدا میکند. دادن بازخوردهای مثبت بیشتر، برای والدین کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری کار سختی است زیرا این کودکان رفتار مثبتی از خود نشان نمیدهند که مستحق دریافت بازخورد مثبت باشند. بنابراین باید به کارهای کوچک آنها توجه کنید و در ازای هر کار مثبتی به آنها یک جایزه بدهید.
- ارتباطات سالم خانوادگی را حفظ کنید
ارتباطات روزمره خانواده تأثیر به سزایی بر کودک دارند. اگر خانواده دچار مشکل باشد همه اعضای خانواده دچار دردسر میشوند.
سعی کنید خصوصاً از برخی ارتباطهای منفی مثل سؤال کردن منفی، سرزنش دیگران، تحقیر کردن و کنایه زدن پرهیز کنید زیرا این نوع ارتباطات تأثیر منفی بر عزتنفس کودک میگذارند. اگر کودکی دائماً جملات منفی در مورد خودش از زبان دیگران بشنود ممکن است خودش هم دید منفی از خود پیدا کند. ارتباط خوب و حل مشکلات در خانواده میتواند سبب تقویت عزتنفس کودک شود.
- واقعاً به صحبت فرزندتان گوش دهید
معمولاً پدر و مادرها هنگام صحبت با فرزندشان در مورد مشکلات و گرفتاریهایش، اشتباهات او را یادآور میشوند یا او را نصیحت میکنند. این کار باعث میشود فرزندتان از صحبت کردن با شما خودداری کند. گوش دادن واقعی به حرفهای فرزندتان میتواند احساس بهتری را نسبت به شما و خودش در او ایجاد کند.
راههای مختلفی برای تقویت مهارت گوش دادن وجود دارد. یک روش، تکرار صحبت فرد مقابل با عبارات جدید است. برای این کار باید گفتههای فرزندتان را با عبارات جدید تکرار کنید تا بفهمد که شما به او گوش دادهاید. روش دیگر، قبول احساسات فرزندتان (حتی اگر رفتار او متضاد با معیارهای شما بود) میباشد. به فرزندتان بگویید که درک میکنید او چه احساسی دارد یا اینکه بیان احساساتش را متقابلاً برای او بازگو نمایید.
- فرزندتان را همانگونه که هست بپذیرید
بسیاری از مشکلات فرزند شما ممکن است دائمی و تغییر دادن آنها خیلی دشوار باشد. بنابراین فایدهای ندارد که دائماً روی آنها تمرکز کنید. سعی کنید به این تشخیص برسید که چه رفتارهایی را میتوان واقعاً تغییر داد و چه رفتارهایی را باید همانطور که هستند پذیرفت. جزء اصلی هر ارتباط عاطفی این است که شما علیرغم همه نقایص، کودک خود را میپذیرید. این جدا کردن شخص از رفتار به ویژه در مورد کودکان لجباز از اهمیت زیادی برخوردار است.
- به فرزندتان کمک کنید تا پذیرای موفقیت باشد
بسیاری از کودکان که عزتنفس پایینی دارند به سادگی نمیپذیرند که کارهای خوبی انجام دادهاند. انجام دادن کارهای خوب با تلقی آنها از خودشان جور در نمیآید. به طور مداوم به او یادآور شوید که آدم خوبی است. بر کارهایی تأکید کنید که به خوبی به پایان رسانیده و در آنها موفق شده است. به او کمک کنید تا دریابد که او خودش عامل موفقیتهایش بوده است.
- استعدادهای فرزندتان را پرورش دهید
همه کودکان در یک یا چند موضوع (از قبیل هنر، ورزش، موسیقی، کار با حیوانات، فعالیتهای داوطلبانه و غیره) استعدادهای خاصی دارند. شما باید بسیار تلاش نمایید تا هرگونه استعداد را در فرزندتان پرورش دهید. اگر او بتواند بازخوردهای مثبت از سوی شما یا دیگران دریافت کند از عزتنفس بالاتری برخوردار میشود.
- علایق و تواناییهای کودک خود را تشویق کنید
والدین باید در مورد علایق کودک خود و تواناییها و ضعفهای او در جنبههای مختلف آگاهی داشته باشند و مهارتهای او را در آن تواناییها افزایش دهند. این امر احساس خوبی در کودک ایجاد میکند یا اینکه احساس میکند که حداقل به اندازه کودکان دیگر همسن خود در آن حوزه خاص کفایت دارد.
- موفقیتها و پیشرفتهای طبیعی کودک را تشخیص بدهید
به جای اینکه منتظر باشید تا کودک کار برجستهای انجام دهد، پیشرفتهای طبیعی کودک را تشخیص بدهید و تشویق کنید. مثلاً نقاشی او را جایی که در معرض دید باشد قرار دهید. با نمایش دادن کار او به دیگران، حس پیشرفت و موفقیت کودک تقویت میشود.
- کودک خود را در تصمیم گرفتن تشویق کنید
اگر شما در تمام موارد برای کودک خود تصمیمگیری نمایید، او در آینده در تصمیمگیریها مشکل خواهد داشت و هیچگاه شانس تجربه احساس موفقیت برای تصمیمات خوب و احساس شکست برای تصمیمهای نادرست را پیدا نخواهد کرد. هر دو مورد از تجارب یادگیری، مهم هستند.
از همان سالهای اول زندگی مسئولیت تصمیمگیری در موارد کوچک را به کودکان خود بدهید. مثلاً انتخاب پیراهن از بین دو پیراهنی که پیشنهاد میکنید. در ابتدا تعداد مورد انتخاب را محدود کنید ولی به تدریج میتوانید تعداد آنها را افزایش دهید.
- اجازه بدهید کودک گاهی خطر کند (ریسک کند)
اگرچه هیچگاه به کودک اجازه وارد شدن در فعالیتهای خطرناک را نمیدهید، ولی در بعضی موارد اجازه بدهید که شکست را تجربه نماید. مثلاً بسیاری از والدین اجازه بردن بشقاب شکستنی را به کودک سه ساله خود نمیدهند در حالی که اگر در بردن آنها موفق شود و شما او را تشویق کنید، او اعتمادبهنفس بیشتری پیدا خواهد کرد. اگر بشقاب بیفتد و بشکند به عنوان یک اتفاق باید اوضاع را در دست بگیرید تا کودک نیز بیاموزد چگونه باید با شکست روبرو شود. در کودکان کوچکتر باید برای تلاشی که انجام پذیرفته تشویق شوند نه اینکه فقط نتیجه عمل را پاداش دهید. بعد از اینکه در یک کاری شکست خورد به او کاری بدهید که احتمال موفقیتش در آن بیشتر باشد.
- از کودک خود نخواهید که کامل باشد
اگر از کودک خود بخواهید که کامل باشد، ناامید خواهد شد و کودک به این باور میرسد که هیچگاه نمیتواند انتظارات شما را برآورده کند (چون کودکان دوست دارند والدین از آنها راضی باشند). این موضوع باعث اعتمادبهنفس پایین در آنها میشود. به جای درخواست کامل بودن، تلاشهای کودک خود را تشویق کنید.
- در توصیف کودک خود مطلق نباشید
از گفتن این جملات بپرهیزید: تو همیشه کارها را اشتباه انجام میدهی، هیچوقت کاری را درست انجام نمیدهی. با شنیدن این جملات، کودک انگیزه خود را برای تغییر از دست میدهد. به جای این جملات میتوانید آنچه را که در آن موقعیت مشاهده میکنید توصیف نمایید. مثلاً: امروز بعدازظهر اتاقت خیلی بهم ریخته بود. با این جمله او را شلخته قلمداد نکردهاید.
- بازخوردهای منفی را محدود کنید
بازخوردهای منفی نظیر «نه»، «نکن»، «بسه دیگه» به خصوص در والدین کودکان لجباز زیاد مشاهده میشود. گاهی والدین با یک بازخورد مثبت شروع میکنند ولی نتیجه آخر منفی میشود. مثلاً یک مادر ممکن است بگوید: پسرم تو امروز کار خوبی کردی که اسباببازیهایت را جمع کردی، چرا همیشه این کار را نمیکنی، اگر به موقع همه را جمع کنی من مجبور نیستم با تو این قدر دعوا کنم. در انتهای این جملات نهایتاً تأثیر منفی کلام مشاهده میشود.
- به کودک خود وعدهای ندهید که نتوانید آن را انجام دهید
وقتی مکرراً قول بدهید ولی به قول خود عمل نکنید، کودک فکر میکند به او توجهی ندارید و برایش احترام قائل نیستید. در نتیجه ارزشمند بودن خود را مورد سؤال قرار میدهد و اعتمادبهنفس او آسیب میبیند. از طرف دیگر شما میخواهید کودک، شما را به عنوان یک انسان صادق بشناسد تا این صفت به او نیز انتقال یابد. بنابراین قبل از وعده دادن از خود بپرسید آیا قادر به عمل کردن به آن هستید یا خیر.
- کودک را تشویق کنید تا از مثبت صحبت کردن با خود، استفاده کند
زمانی که یک کار خوبی انجام داد، به او یاد بدهید جملات مثبت درباره خود بگوید. نظیر: چه کار خوبی انجام دادم. این کار را میتوانید از طریق الگوبرداری از خودتان به وی آموزش دهید. مثلاً خودتان با صدای بلند بگویید من فکر میکنم این ساندویچی که درست کردم خیلی خوشمزه شده است. هر چه بیشتر کودک در مورد خود جملات مثبت بگوید، آنها را بیشتر باور میکند و احساسات درونیاش مثبتتر میشود.
- به کودک خود مهارتهای اجتماعی را آموزش دهید
کودکانی که مهارتهای اجتماعی خوبی دارند، بازخوردهای مثبت بیشتری نیز دریافت میکنند در نتیجه به اعتمادبهنفس بیشتری دست خواهد یافت. زمانی که به کودک خود این مهارتها را میآموزید سطح تکاملی او را نیز به خاطر داشته باشید. مثلاً اگر کودک شما دو ساله است، ممکن است هدف شما بازی دوستانه و بدون خشونت باشد. در این سن کودکان، حتی اگر کودکان دیگری نیز حضور داشته باشند، با خودشان به تنهایی بازی میکنند. در سنین دو تا پنج سال، بازی انفرادی تبدیل به بازی موازی میشود، یعنی کودکان نزدیک همدیگر یک بازی مشابه را انجام میدهند ولی با یکدیگر بازی نمیکنند. در سنین 5 تا 7 سال، در فعالیتهای بازی مشارکتی وارد میشوند. پس توجه داشته باشید در هر یک از این سنین شما بازی دوستانه و بدون خشونت را باید تشویق کنید.
ن خشونت را باید تشویق کنید.
نوروفیدبک چیست؟
یکی از برترین روشهای درمان بیش فعالی، عدم تمرکز و افزایش توان ذهن و به دست آوردن حافظهای قوی که در نهایت موجب افزایش یادگیری می شود استفاده از خدمات نوروفیدبک است.
در مرکز مشاوره و آموزش آگاهانه با استفاده از برترین خدمات و نوین ترین ابزارهابه وسیله ی آخرین متدهای علم پزشکی شما در بالا بردن سطح عملکرد ذهن تان یاری میکنیم.
با ما تماس بگیرید
مرکز مشاوره و آموزش آگاهانه
نوروفیدبک
ارتباط عزتنفس با مشکلات رفتاری کودکان
منبع: کتاب اصول و روشهای کاربردی در فرزند پروری
مؤلفین: اساتید انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان با همکاری اساتید انجمن ترویج تعذیه با شیر مادر