Skip to main content

اگر به استناد نظر ژان پیاژه، هدف اصلی آموزش و پرورش را آفرینش، به ویژه آفرینش انسان های توانا به انجام دادن کارهای نو و انسان های خلاق بدانیم، این سوال پیش می آید که چگونه مدرسه می تواند یکی از موانع رشد خلاقیت به حساب آید؟ اما فرق است بین آموزشگاهی که در آن تدریس برای معلم آسان است و آموزشگاهی که در آن یادگیری برای کودکان آسان است. در برخی مدارس با کودکان به گونه ای رفتار می شود که نه تنها خلاقیت و نیروی سازندگی آنها رشد نمی کند، بلکه در همان آغاز راه، از رشد و نمو باز می ماند و شاید در نطفه خفه می شود. ارنست دیمنه می گوید: همه ی کودکان تا قبل از ورود به مدرسه دارای نیروی تخیل قوی و تفکر شهودی و زنده از واقعیت اند. اما دیری نمی پاید که این حس زیبا و فهم خلاق از جهان هستی، در هیاهوی آموزش رسمی مدرسه رنگ می بازد. اگر به این نکته توجه کنیم که عده ی زیادی از نوابغ جهان و افراد سرشناس خلاقیتشان در محیطی خارج از تحصیلات متعارف شکوفا گردیده است، باید این واقعیت را بپذیریم که در برخی مدارس موانعی بر سر راه رشد خلاقیت وجود دارد. از جمله به این موارد می توان اشاره کرد:

 

  • مقررات خشک و انضباطی: خلاقیت در محیط آزاد رشد می کند، نه در فضای تحکم آمیز و مستبدانه. در مدارس به جای تأکید افراطی بر قوانین و مقررات باید سعی کرد برای بهتر اداره نمودن مدرسه به کودکان مسئولیت داد و دلایل و فواید وضع مقررات را به آنها آموخت تا با میل و رغبت، هم قوانین را رعایت کنند و هم توانایی ها و استعدادهایشان فرصت شکوفایی یابد.

 

  • روش های تدریس سنتی: در این روش ها آموزش، بیشتر بر روی تقلید و انتقال مطالب استوار است. در این روش معلم دانش خود را منتقل می کند و دانش آموز با پس دادن مبحث، مورد ارزشیابی قرار میگیرد. مشکلی که در این روش وجود دارد این است که دانش آموز منفعل است و معلم فکر می کند حقیقت را در اختیار دارد و می کوشد با مؤثرترین فنون آن را بر دیگران تحمیل کند. با تکیه بر این گونه روش هاست که برخی گفته اند آموزش، مانع خلاقیت است. آموزش باید به گونه ای باشد که روزی فراگیر احتیاج به معلم نداشته باشد و حتی از معلم خود فراتر رود. بنابراین معلمان باید از روش های کاوشگری، حل مسئله و روش های فعال در تدریس خود استفاده کنند تا تخیل سازنده ی فراگیر به کار افتد و بتواند اظهار وجود کند. با این کار زمینه برای رشد خلاقیت فراهم می شود.

 

  • شخصیت برخی معلمان و شرایط کار: شاگردان خلاق در کلاس به منزله ی تهدیدی برای نظم و ترتیب محسوب می شوند. آنها فکر می کنند، سوال می کنند، فعالیت دارند و مانند بقیه ساکت و آرام نیستند، معلمان کم حوصله که سعه ی صدر کافی برای کار با دانش آموز را ندارند ممکن است مانعی برای رشد خلاقیت دانش آموز باشند. به علاوه شرایط برخی مدارس به گونه ای است که مانع بروز خلاقیت دانش آموزان می شود. به عنوان نمونه کلاسی که ۴۰ نفر دانش آموز دارد، به اندازه یک کلاس ۲۰ نفری نمی تواند در رشد و شکوفایی استعداد دانش آموزان تأثیر داشته باشد.

 

  • تأکید زیاد بر نمره و ارزشیابی: تأکید بیش از حد بر ارزشیابی و نمره می تواند برداشت نادرستی از امتحان و ارزشیابی برای کودکان به وجود آورد و باعث احساس سرشکستگی و حقارت در کودکانی شود که در یک امتحان نمره ی پایین گرفته اند و همچنین باعث غرور بیجا برای کسانی گردد که نمره بالا کسب کرده اند. بیشتر سوالات به گونه ای است که توانایی دانش آموزان را در سطوح پایین شناختی و در سطح دانش می سنجد. کاری که در این زمینه باید انجام شود این است که اولا باید در زمینه تأمین اعتبار و روایی امتحانات سعی و کوشش بیش تری در مدارس صورت گیرد و ثانیا از تأکید بیش از حد بر نمره و امتحان به شیوه ی معمول خودداری شود.

 

  • انتقاد و سرزنش: خلاقیت گل لطیفی است که تحسین، آن را به شکوفایی وا می دارد و مأیوس کردن، غالباً آن را در غنچه می خشکاند. بسیاری از اوقات دیده می شود که سؤالات، افکار و رفتار کودکان مورد انتقاد و سرزنش قرار میگیرد. بدون شک بخشی از افکار و گفتار کودک، بیهوده و شاید نامعقول به نظر برسد، اما کودکان توانایی فوق العاده ای در خلاقیت دارند که باید در مسیر درست هدایت شود. ترس از سرزنش و مسخره شدن توسط معلم یا هم کلاسان باعث می شود که عقاید در نطفه خفه یا در نیمه راه ساقط شوند.

 

  • عدم مشارکت فعال دانش آموزان در فعالیت های آموزشی: در برخی کشورهای پیشرفته برنامه های آموزشی به گونه ای طراحی می شود که دانش آموزان به صورت گروهی فعالیت کنند تا به اهداف درستی برسند. این روش باعث فعالیت و درگیری ذهن و تخیل کودک با مسئله می شود.

 

  • قضاوت بدون تشریح علل و نتایج: برخی اوقات در مورد نتایج اعمال و رفتار کودکان قضاوت می شود و ممکن است آنها مورد تشویق یا تنبیه قرار گیرند، اما علت و نتایج رفتار و اعمالشان برای آنها روشن نیست. اگر شیطنت و بی انضباطی را به کودک گوشزد نکنیم و فقط او را مورد تنبیه قرار دهیم، او در اعمال بعدی نیز بصیرت لازم را نخواهد داشت و این کار در دراز مدت یکی از موانع خلاقیت به شمار می رود.

 

 

 

نوروفیدبک چیست؟

یکی از برترین روش‌های درمان بیش فعالی، عدم تمرکز و  افزایش توان ذهن و به دست آوردن حافظه‌ای قوی که در نهایت موجب افزایش یادگیری می شود استفاده از خدمات نوروفیدبک است.

  در مرکز مشاوره و آموزش آگاهانه با استفاده از برترین خدمات و نوین ترین ابزارهابه وسیله ی آخرین متدهای علم پزشکی شما در بالا بردن سطح عملکرد ذهن تان یاری میکنیم.

با ما تماس بگیرید

 

نقش مدرسه در خلاقیت کودکان

نقش مدرسه در خلاقیت کودکان

نقش مدرسه در خلاقیت کودکان

مدرسه

خلاقیت کودکان

دیدگاه خود را ثبت کنید