چگونه مشکلات و اختلافاتمان با دیگران را حل کنیم.
بروز اختلاف در روابط بین فردی امری معمول و شایع است. وجود تفاوتهای فردی، تفاوت در نگرش و باورها، تفاوتهای فرهنگی و تجارب زیستی افراد، منجر به بروز اختلافها و تعارضهایی میشود که در صورت عدم مواجه مناسب، میتوانند پیامدهایی چون اختلافها و منازعههای شدید، درگیریهای کلامی و پرخاشگریهای فیزیکی و گسستن روابط بین افراد را در پی داشته باشند.
وجود این اختلافها و تعارضها بنا به دلایلی که ذکر شد امری است اجتنابناپذیر؛ اما این موضوع به این معنا نیست که ما قربانیان بروز اختلاف هستیم و در نتیجهی هر اختلاف نظری باید منتظر ایجاد درگیریهای شدید باشیم. افرادی که مهارتهای گفتگو و حل اختلاف را میآموزند، میتوانند در صورت لزوم با استفاده از دانش و مهارت خود از بروز پیامدهای منفی ناشی از این اختلافها جلوگیری کرده و راهی به سوی حتی بهبود روابط خود ایجاد کنند.
«همه کار کردم اصلا گوش نمیده» «فقط حرف حرف خودشه»، «دیگه حوصله بحث کردن ندارم»: جملات آشنایی است که اغلب از سوی افراد مختلف میشنویم. جملاتی از این دست نشان دهنده تلاش افراد بر مبنای مهارتهای رفتاری آنهاست. تلاشهایی که اغلب به نتیجه دلخواه نرسیده و فرد دچار احساس ناکامی شده و دست از تلاشهای بعدی بر میدارد.
یکی از اولین نکاتی که باید در زمینه حل اختلاف در نظر داشته باشیم، تشخیص صحیح موقعیت است: آیا تمامی اختلافها و تعارضهای بین فردی ما نیازمند گفتگو و پیدا کردن راهی برای حل مساله است؟
اغلب با افرادی مواجهیم که در برابر موضوعات، مشکلات و افراد مختلف از روشها و شیوههای یکسانی برای مواجه استفاده میکنند. سکوت کردن یکی از شایعترین واکنشهاست، به ویژه در برابر افرادی که جزو نزدیکان ما هستند و ما نگران از دست دادن آنها و ناراحت شدن آنها هستیم. سکوت کردن اگرچه در کوتاه مدت باعث ایجاد آرامش و اجتناب از مشکلات میشود اما در طولانی مدت و چنانچه در برابر خواستهها و اهداف ارزشمند صورت بگیرد، میتواند منجر به کنارهگیری، احساس منفی نسبت به خود و از دست دادن ارزشهای فردی شود. چیزی که نهایتا احساس خشم نسبت به خود و دیگری را بر میانگیزد. توجه داشته باشیم این خشم هم معطوف به خود فرد است و هم معطوف به دیگری. فرد از دست خود خشمگین است که چرا برای خود و خواستههایش ارزش قایل نشده و از دیگری خشمگین و ناراحت است که چرا مانع رسیدن او به اهداف و خواستههایش شده است.
بنابراین یکی دیگر از گامهای مهم در جهت حل اختلافات، توجه به دو مورد اساسی است: فرد مخاطب در چه جایگاه و اهمیتی برای ما قرار دارد و خواسته و هدفی که برای آن تلاش میکنیم چقدر برای ما ارزشمند است؟ مشکلات از زمانی شروع میشود که در جایی که باید سکوت کنیم به مجادله و بحث میپردازیم و زمانی که باید برای دست یابی به خواستههای خود تلاش و گفتگو کنیم سکوت میکنیم.
به خاطر داشته باشیم اگرچه گاهی در برابر عزیزان مان (اعضای خانواده، همسر، دوستان نزدیک) از برخی اهداف و خواستههایی که در اولویتهای اول زندگی مان قرار ندارند میگذریم، اما چنانچه موضوع اختلاف و بحث ما خواستههای مهمی مانند شغل، علایق و ارزشهای اساسی ما باشد، باید به دنبال راهی برای دستیابی به این خواستهها باشیم. چرا که کنار گذاشتن این دسته از اهداف شخصی میتواند بر روی رابطه ما تاثیر منفی داشته باشد. در این موارد فرد بعد از گذشت مدتی، فرد مقابل را مسئول نرسیدن به اهداف خود میبیند و با متهم نمودن، درگیری شدیدتری بین دو طرف رخ میدهد و یا با کنارهگیری کردن به سرد شدن رابطه تن میدهد.
چگونه گفتگو کنیم؟
برخی مواقع ممکن است تصمیم بگیریم برای حل اختلافات بین فردی یا برای رفع مشکلات و دستیابی به اهداف شخصی خود، راه گفتگو کردن را در پیش بگیریم. باید به خاطر داشته باشیم گفتگو کردن مهارت و هنری است که در اثر تمرین کردن و با یادگیری قواعد ابتدایی آن به تدریج کسب میشود؛ بنابراین مانند هر مهارت دیگری نیازمند تمرین و صرف زمان و انرژی است. در اینجا به چند نکته ضروری که باید برای شروع گفتگو و ادامه دادن آن توجه کنیم اشاره میکنیم:
- زمان مناسبی را برای گفتگو انتخاب کنید: وقتی طرف مقابل شما خسته و یا بیحوصله است به صورت فعالانه در فرایند گفتگو مشارکت نمیکند و در نتیجه گفتگو نه تنها به نتیجه مطلوب نخواهد رسید، بلکه ممکن است منجر به مشکلات بزرگ تری شود.
- از قبل زمانی را برای گفتگو انتخاب کنید: این کار را با کمک مخاطب خود انجام دهید. از او بخواهید زمانی را که از لحاظ فکری و جسمی در شرایط مناسبی قرار دارد تعیین کند و حتما پس از توافق بر روی زمان گفتگو، در زمان تعیین شده به گفتگو درباره موضوع بپردازید.
- از لحن مناسب استفاده کنید: سرزنش، توهین، تحقیر و کنایه به روند گفتگو آسیب میزند و مانع از انجام گفتگویی مناسب میشود. وقتی فرد در معرض سرزنش یا کنایه و … قرار میگیرد تلاش میکند تا از خود دفاع کند و به این ترتیب گفتگو به جای حل کردن مشکلات به میدان نبرد تبدیل میشود!
- گفتگو تلاش برای اثبات حق فردی نیست: به خاطر داشته باشیم که ما گفتگو نمیکنیم تا اثبات کنیم حق با ماست، گفتگو میکنیم تا به راه حل مشترکی برای رسیدن هر دو سوی گفتگو به خواستهها و اهدافشان دست پیدا کنیم.
- از خطاب «تو» استفاده نکنید: وقتی در فرایند گفتگو از واژه تو به صورت مستقیم یا ضمنی استفاده میکنیم (وقتی اینجوری گفتی عصبی شدم؛ دیروز که جلوی جمع باهام اینطوری رفتار کردی …) به این معنی است که دیگری را مقصر میدانیم و انگشت اتهام را به سمت او گرفتهایم، در اینگونه موارد، باز هم به جای حل مشکل، باید منتظر شروع یک نبرد تازه باشید
- در صورت بروز خشم یا ناراحتی از گفتگو خارج شوید: هر زمان در حین گفتگو متوجه شدید شما یا طرف مقابل دچار ناراحتی یا عصبانیت شدهاید ادامه گفتگو را به زمان دیگری موکول کنید، چرا که عصبانیت یا ناراحتی، مانعی برای تفکر منطقی محسوب شده و در نتیجه بر روی روند انجام گفتگو و مذاکره اختلال ایجاد میکند.
مولود جهانی
دکترای روانشناسی سلامت
یکی از برترین روشهای درمان بیش فعالی، عدم تمرکز و افزایش توان ذهن و به دست آوردن حافظهای قوی که در نهایت موجب افزایش یادگیری می شود استفاده از خدمات نوروفیدبک است.
در مرکز مشاوره و آموزش آگاهانه با استفاده از برترین خدمات و نوین ترین ابزارهابه وسیله ی آخرین متدهای علم پزشکی شما را در بالا بردن سطح عملکرد ذهن تان یاری میکنیم.
با ما تماس بگیرید
چگونه مشکلات و اختلافاتمان با دیگران را حل کنیم.